determinate problem

dɪtɜɹmɪnət pɹɑbləm


فارسی

1 عمومی:: مسئله‌ایی‌ كه‌ یك‌ یا چندراه‌ حل‌ معین‌ دارد

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code